یازده ماهگی
سلام بهونه قشنگ زندگیم...بهداد شیرین و دوست داشتنی من!
مامانی این روزا ماشالا خیلی وروجک شدی یه جا بند نمیشی...الانم که من اینجام شما تو یه خواب ناز بعدظهری هستی...
این روزا به سرعت برق و باد میگذره و ما داریم به به اون روز قشنگ و خوب تولدت نزدیک میشیم...راستش ممکنه برا تولد امسالت بنا به دلایلی برنامه ای نداشته باشیم!حالا هرچی خدا بخاد اگه هم یه شرایطی جور بشه یه تولد ناز برات میگیرم...
این روزها بهدادم داری کم کم 4 دست و پا رفتن رو به دست فراموشی میسپری...به تنهایی سرپا وایمیسی و چند قدمی میری... از کفش بدت میاد به شدت و چن وقت پیش که رفتیم آتلیه و چن تا عکس یادگاری باهم گرفتیم به زور کفشارو پات کردیم و هی نق زدی هم...عاشق همه میوه ها هستی تا یه موز دستم میبینی میخای خودتو هرچی سریعتر به من برسونی...برنامه های تلوزیون هم دوس داری و جدیدن خوشت میاد همش روشن باشه و یا اینکه من از سیستم کامپیوتر برات آهنگ بذارم... سرپاشیر میخوری! وکلا دوس داری سرپا باشی و بهت غذا بدم... تا صدای آیفون میاد فوری میدویی سمت در هال و منتظری ما در رو برات جلو جلو باز کنیم تا بری به استقبال مهمونوقتی دایی حسن میاد خونمون تا صدای بوق ماشینشو از توکوچه میشنوی مشغول هرکاری باشه تندی میپری پشت درهال و جیغ و داد راه میندازی....علاقه خاصی بهش داری!!!! با تلفن که حرف میزنم میایی گوش میدی و گاهی هم خودشیرینی میکنی برا پشت خطی های من! عاشق عدسی هم هستی...برعکس همه نوه ها بابامو بیشتر از مامانم دوس داری و به همین دلیل بابام هم علاقه خاصی به تو دارههههههه و همش میگه دست دستو میشناسه!!!میگم نای نای خودتو تکون میدی و من واقعا نمیدونم اینو کی یاد گرفتی چون تو خونه ما از این خبرا نیست کهحتی بابا هم برات سوت میزنه خودتو هی تکون تکون میدیاما تا میگم بهداد بشین پاشو تند تند بالا پایین میپرییییییییییی
عاشق حموم و آب بازی هستی بخصوص وقتی با مامان باشی وقتی خوابت میاد منتظر نمیشی که من بیام لالات کنم یهو میبینم هیچ صدایی نیست وقتی میبینم خودت رفتی یه گوشه یه بالشت پیدا کردی و لالا الـــــــــــــــــــــــــــــــــــهی ...گاهی هم میری رو سینه بابا و خوابت میگیره...بغل بابام هم دوس داری بخوابی بخصوص وقتی برات ترانه و لالایی های محلی میخونهاز بس نذاشتم بیایی توو آشپزخونه و اونجارو کلا با یه پشتی و صندلی بستیم که میریم هرجا شما فقط تشریف میبری تو آشپزخونه با بابا خعلییییییییییییی رفیقی بخصوص وقتی تو خیابونیم دوس داری بخل اون باشی نه منبستنی خوردنتم واسه خودش یه داستانه خخخخخخ... کلا بچه حریصی نیستی و خیلیییییییییی خوشحالم که نسبت به چیزایی که مال خودته حسود نیستی و دست و دلبازی عاشق توپ هات هستی و هولشون میدی و هی دنبالشون میری برا خودتعمو محمد هروقت میاد کلی باهات توپ بازی میکنه و توهم واسه خودت هییییییییییی عشق میکنییه ژست جدید هم میشینی رو زانوهات! عکسای آتلیه رو هم گرفتیم زیاد راضی نبودم ولی!!!! شاید چن تاشو گذاشتم اینجا بعدن خیلی چیزا هست اما خب فعلا همینا یادمه!!!!!راستی از دندونم فعلا هیچ خبری نیس
یازده ماهگیت هم مبارککککککککککککک با تاخیر
آرام جانم✿ بــهـــــــــداد ✿ تا این لحظه ، 11 ماه و 5 روز سن دارد :.
ادامه دارد...