آرام جانم✿  بــهـــــــــداد ✿ آرام جانم✿ بــهـــــــــداد ✿ ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره
زندگیم نیکدادزندگیم نیکداد، تا این لحظه: 4 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

ღ رخ به رخ خورشید ღ

خدایاشکرت بخاطر عزیزانم

سرخجه :((((

سلام گل مامان الهی مامانت بمیره که علت بیقراریای شبونه پسرخوش اخلاقشو دیرفهمید بعد اون همه بیقراری از دیروز یه دونه های قرمزی رو پوستت ظاهر شد...صبرکردم گفتم شاید گرمی یا حساسیته! دیشب باز بیقراری کردی چندبار... صبح دیدم دونه ها بیشتر شده بخصوص رو پاهات و شکمت و درطول شب هی چنگ انداختی که بخارونیشون بابا رفت شهرستان!و تو صبح اصلن نمیتونستی مث همیشه روپاهای کوشولوت وایسی و کف پاهات اذیتت می کردو گریه می کردی منم مجبور شدم امروز صبح تنهایی ببرمت بیمارستان...اونجا دکتر تا دیدت گفت "سرخجه" یه کم با دستیارش با پشت گوشت ور رفتنو تایید کرد سرخجه گرفتی!و گفت چون همه دونه ها ریخته بیرون خودبخود خوب میشی و اگه تا پس فردا خوب نشدی باز...
21 تير 1393

تولدم مبارک

"هرسال که می گذرد نمیدانم یک سال به عمرم اضافه می گردد یا یک سال از آن کم می شود" گاندی و همیشه آلارم تلفن همراه من در 15 تیرماه هرسال اینگونه به صدا در می آید: کجای دنیا ایستاده ای مریم؟؟؟! اهل شعار دادن نیستم!به هیچوجه... اما امیدوارم تقارن تولدم با روزهای بابرکت و پر از مغفرت ماه رمضان نوید بخش روزهای خوب و نیک برای دنیا و آخرتم در اولین سال مادرانه ام باشد. آمین این هم از تقارن نینی وبلاگی سن من و پسرک بازیگوشم که این روزها حسابی مرا از کت و کول انداخته است! .: آرام جانم✿ بــهـــــــــداد ✿ تا این لحظه ، 10 ماه و 6 روز سن دارد :. .: مامان مری ، 27 سالگیت مبارک :. التماس دعای فراوان از همه دوستان دارم ...
15 تير 1393

قَــدِ انگشتای نازت!

سلام جیگمیلی مامان پسرک شیطون بلا ماشالا که دیگه اصلا نمیزاری بیام وبتو آپ کنم یَـــک،دُوو،سِــهه،چاهای،پهنج،شَــهش،ههف،ههَش،نُی، دِیـــــه !!!!!!!! * ماهگیت مبارک نفس نفس قلبم تو الان قد انگشتای دستای کوشمولو و نازت سن داری یعنی ده ماه! آرام جانم✿ بــهـــــــــداد ✿ تا این لحظه ، 10 ماه و 2 روز سن دارد :. هرچند تبریکم با تاخیر بود * مدل شمردن من با بهداد وقتی ورزشش میدم ...
11 تير 1393

♡ مادرانه ♡ 2

هو هو هو...صدای همیشگی کولر...چه باد خنکی میوزد در جای جای خانه ما...و چقدر این روزهای تابستانی آلبالو گونه اند..."شیرین و آبدار و خنک"من این سوی خانه گردی گیری می کنم و پسرکی بازیگوش آن سوی خانه گردپاشی!نقطه به نقطه ی خانه مزین به نقش زیبای انگشتانش گشته است...آینه ها...میزها...تلوزیون...و من چقدر کیف میکنم از این همه نقش!از این همه حوصله پسرک برای به هم ریختن هرچیز مرتب! چقدر این روزها خانه به هم ریخته کیف می دهد...چقدر کیف می دهد یک آن کنترل تی وی زیر کابینت ها پیدا شود،چقدر کیف می دهد یک هفته تمام دوربین تلفن همراهم خراب شود آن هم به دلیل مورد علاقه بودن لثه های پسرک،چقدر کیف می دهد تمام جزوه های بابا را دریک چشم برهم زدن...
1 تير 1393

اندر حکایات 4 چنگولی شدن!

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت روزچهارشنبه سه نفری زدیم بیرون به مقصد دورود و چند روزی رو مهمون عمو محمد بودیم که خیلی خیلییییییی خوش گذشت از عمو محمد ممنونیم بابت همه چیز...واقعا عالی بود هم هوا هم گردشهای ما... این عکسا برای دره اسپر هستش بقیه جاهایی که رفتیم بیشتر شبا بود که بخاطر خوب نبودن کیفیت عکساشون نذاشتمشون... و تو هم همش درحال 4 دستو پارفتن کلی براخودت کیف کردی...دوس داشتی هش تو ماسه ها بشینی وبازی کنی! یعنی کلافه شدیم مامان از بس مواظب بودیم سنگ و شن کنار رودخونه رو نوش جان نکنی! این شکلی هم دعوا میکردی نمیزاشتم بری! همش دوس داشتی تو آب بشینی!اما چون سرد بود نذاشتیم جاتون را...
28 خرداد 1393

270 روز دلدادگی

.: آرام جانم✿ بــهـــــــــداد ✿ تا این لحظه ، 9 ماه سن دارد... سلام دلنشین زندگیم پسرک شیطون من با هزار ترفند اومدم اینجا تا 9 ماهگیتو تبریک بگم شیرین زندگیم تولد نه ما هگیت مبارک بهارنارنجم منطقه بسیار زیبای کاکارضا/9/3/1393 بهداد مو دار بهداد کچل بخاطر کم پشت شدن و شلختگیییییییی بسیییییییییار زیاد موهات مجبور شدیم12 اردیبهشت ای کیو سانت کنیم البته الان بلندتر شدن پ.ن: این پست 270 روز نام گرفت چون پسر طلای مامان به اندازه این نه ماه عمر شیرینش که برابر با 270 روز بوده همین قد هم مهمون دلم بود پارسال این موقع! مامان مریم/9/3/1393 ...
9 خرداد 1393

فـــاتــــح!

سلام دوستان باید بگویم قبل از هر چیز پست درهم برهم بنده را بسیار با لذت بخوانید!!...باور کنید سه بار نوشتم و با دستکاریهای این پسرک همه اش پرید! بهارنارنج خان ما فاتح همه جای خانه گشته است...راه پله ها... نرده ها... آشپزخانه...کمددیواری...و خلاصه همه و همه جا در اوان نه ماهگی شروع به چهار دست و پا رفتن کرد و پدرگرامش را به آرزوی همیشگی اش رساند! و من این وسط فقط پوستم را کلفت می کنم...وقتی حتی در حالت خواب که به طرز سختی بیهوش می شوم و باز هم از دست این وروجک خان در امان نیستم...هنوز از دندان خبری نیست حتی علایمش را هم ندارد نوگل زندگیم...از همه چیز به عنوان کمکی برای ایستادن استفاده می کند و با افتخار قد علم می کند،کم کمک هم دارد روروئک...
5 خرداد 1393

چشم هایت

  چشم هایت از آن من است... وقتی به بلندای قَدَم مرا غرق در مهربانی می کنی!   8 ماهگی ات مبارک بهدادم... انشاالله سالهای سال عمر با برکت داشته باشی باشی دلبندم پسرم از هر فرصتی جهت خوردن شست دستش استفاده میکند و از نظرش کلا پستونک رد هست اگه هم شست دست نشه شست پا آرام دل نشینم چه زیباست وقتی که کم کمک داری پسربچه ای شیطان و بازیگوش می شوی و من می میرم برای آنجا که تو دیگر به اقتضای سنت  مکانیک ماشین پلاستیکی می شوی!   در بلندترین نقطه هم که قرار بگیری دل از مهر مادر نمی کنی بهدادم   و مدام از من آغوش طلب می کنی!   وچه شاه پسری می شوی وقتی ...
9 ارديبهشت 1393