آرام جانم✿  بــهـــــــــداد ✿ آرام جانم✿ بــهـــــــــداد ✿ ، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
زندگیم نیکدادزندگیم نیکداد، تا این لحظه: 4 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

ღ رخ به رخ خورشید ღ

خدایاشکرت بخاطر عزیزانم

4ماهگی و ملکه برفی...

1392/10/18 12:46
نویسنده : ✍ مری
504 بازدید
اشتراک گذاری

من ملکه ی سردترین فصل سالم...ملکه ای خوشبخت که در سردترین ماه سال گرمترین و دوس داشتنی ترین وجود در دلش جوانه زد...نفس کوچولویی به نام بهداد...

این ماه رو خیلی دوس دارم چون پارسال 16 دی 1391 ساعت 11:20شب بود که فهمیدیم تو اومدی بهارنارنجماچ

این عکس برا چن روزگیته مامان که از لب تاپ خاله اسما برش داشتم..قلب

 

بهداد و شب یلدا...

سلام به نازدونه من و همه اهالی اینجا

خدا میدونه موقع دراومدن دندون چه زجری میکشین مامان...که حتی به انگشت مامان هم رحم نمیکنینیشخند

 

حالا چرخش به سمت دیگه...

دندون

اینورم گاز گاز کنم

دندون

و در آخر سر بعد یه آواز خوندن غمگین ه ه ه ه...خوابت میگیره!ساکت

دندون

و فردا روز از نو روزی از نو...و البته با شست دست خودتعینک

ای خدا...چجوری اینارو گاز گازی کنم؟؟؟؟؟؟؟؟سوال

بهداد و خیره شدن به دوربین

مامان تو نظری نداری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

موفقیت

باشه پس خودم تصمیم میگیرم....

                                 حملههههههههههههخنده

1

حساب همه رو میرسه پسرم خخخخ

2

و خرگوش بخت برگشته از همه هم لذیذتره انگار...چون به راحتی میتونه گوشاشو گازگاز کنه...

3

اینم از هنر مامان تو شب یلدا (انار لقمه ای)خجالت

انارای شب یلدا

اینم از امیرمحمدقلب که ازم قول گرفت عکستونو بندازم تو کامپیوتر خخخخ

بهداد و امیر محمد

امیرمحمد خیلی دوست داره و همش داداش صدات میزنه... اما امان از بوسه های آبدارش رو صورت تو پسرمهیپنوتیزم

مرجان قلب پویاقلب و امیرضاقلب

3

این عکستم به افتخار خاله اسما که خواستیم براش ام ام اس کنیم اما فهمیدیم گوشیشو دزدیدنناراحت

اینجا میزاریم تا ببینهنیشخند

5

 

آماده و سرحال برای زدن واکسن 4ماهگیساکت

6

یه خواب عمیق بعد واکسن...الهی مامان بمیره از قرمزی پلکات میشه فهمید چقد گریه کردیدل شکسته

لباساتو در نیوردم چون دلم نیومد از خواب بیدار شی...

4ماهگی

گل پسر مامان روز 4شنبه 11 دی 1392 اولین برف زمستانی رو شما هم تو اولین سال زندگیت دیدی و همون روز هم واکسن 4ماهگیتو زدی...هرچند دردت نداشت و من طبق معمول کارم به کمپرس نکشید اما دو شب پشت سرهم تب کردی و منم همش بالای سرت تبتو چک کردم...خداروشکر که زودی خوب شدی...ماشالا در پایان 4ماهگی وزنت 7600بود و قدت 67 که بهداشت گفتش قدت هزار ماشالا بلندهقلب این روزا همش داری سعی میکنی از زمین بلندشی کمرتو یه حالت خاصی میاری بالا و خودتو پرت میدی سمت ما...

دیگه قشنگ میدونی اسمت بهداده و تاصدات میزنیم برمیگردی سمت صدا..قهقه های بلند سرمیدی و خداروشکر با هیشکی احساس غریبگی نمیکنی اما خب یه تعلق خاطر خاصی به مامان داری نفس کوچولوی منماچ

ریز ریز از خودت صداهای مختلف درمیاری.. و گاها موقع خواب آواز ه ه ه ه سر میدی...هورا

هنوزم پسر آرومی هستی اما دیگه دوس نداری رو زمین باشی و از اینکه من تو خونه بگردونمتو اشیای مختلفو بهت نشون بدم لذت میبری اینو از ذوق کردنات میشه فهمید...لبخند

راسی عاشق آینه هستی و یه طرز خاص خودتو توش نگاه میکنیمژه

تا از خواب بیدار میشی فورا سرتو برمیگردونی سمت کامپیوتر...و من کشف کردم که شرطی شدی بابایی رو اونجا ببینی پسرک باهوشماز خود راضی

راسی خودمم خیلی تنبل شدم گاهی شدیدن عصبانی میشم سرخودم.... هر روز فک میکنم یه عالمه کار دارم و هر روز هم فک میکنم هیچکدومش انجام نشده...معمولا هم خونمون بازار شامهنیشخندخدا بداد دوقلو دارها برسه خخخخ

راسی بابا 22 همین ماه جلسه دفاع پایان نامشه ایشالا که همه چی به خوبی پیش بره هرچند منو شما بخاطر شرایطمون نمیشه بریمناراحت

تولد 4ماهگیتم مبارک بهارنارنجمهوراهرچند باتاخیر شد...اما خب ماشالا از شیطنتای تو من دیگه کمتر فرصت میکنم بیام اینجا...الانم توی یه خواب نازی که من اومدمو برات نوشتم...

دوستت دارم کاکل پسرم شاه پسرناز مامان...

دوشنبه16 دی 1392/ مامان مریم

پ.ن: کیفیت عکسا بخاطر اینکه بهداد دیگه نمیذاره به راحتی ازش عکس بگیرم هی داره بدتر میشه...چه کنم؟سوال

بعدا نوشت: دقیقا در شب 16 دی 1392 یعنی همزمان با یکسالگی دوخطه شدن بی بی چک پسرک بطور خود جوش دمر شد! بدون اینکه کسی کمکش کنه و دیگه هرروز داره تمرین میکنه این حرکتو!!! خیلی هم ذوقیده جیگرم...تقارن این دوتا تاریخ خیلی برامون جالب و بیاد موندنیه!!!بغل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

خاله اسما
16 دی 92 9:00
سلام بهدادم همچنان به ذوق کردنات ادامه میدی قربونت برم خودت سرتو هول دادی برعکس شدی یا یواشکی کمکت کردن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
✍ مری
پاسخ
سلام خاله جونم میدونم دلت برام تنگ شدههههه نه خودم سرمو هول میدم این از کشفیات خودمه خبببب
ازاده مامان آرتین
17 دی 92 20:12
ای جووووووووووووووووونم-ماشالات باشه خاله جون-پسرمون ماشالا قد بلنده-آخه عزیز خاله واکسن زدی دردت گرفت؟نازی نازی-منم چند روز دیگه باید آرتینو ببرم
✍ مری
پاسخ
مرسی خاله ایییی دردش زیاد نبود اما تبش بد بود مواظب تب ارتین جوجو باششششش
مامان مهراد
18 دی 92 18:58
جیگرتو برم هندونه. پس هندونه شب یلدا بهداد بود دیگه. وای که چقدر اون عکس اولیش خوشگله نازدونه منننننننننننننننننننننننن. بخورمت. میشه من ی روز از نزدیک ببینمت
✍ مری
پاسخ
مرسی سحرمممم نه بابا ما هندونه نداشتیم شب یلداآره منم اونو دوس دارم خداروچه دیدی ممکنه قبل عید یه سفر بیاییم اونوراااا
معصومه
18 دی 92 23:28
خدا نکنه باهام قهر باشی..غصه ام میشه مریمی خیلی خسته ام..اعصابمم خورد شده.حسین رشدش خوب نی..خوب وزن نگرفته با اینکه به تجویز خودم بهش گاهی شیر خشک میدم.تازه شده 5800.چند روزم بود روزا همش گریه میکرد اصلا نمیخوابید.ینی همش توو بغلم بود تا شب..دیگه اینکه حسابی بیادتون بودم. الهی هزار ماشاالله به بهدادی..توپول مپلی خاله.ماشاالله پسر به این نازی من ندیدم هزار هزار ماشاالله.. 4ماهگی و حس بودن بهداد هم مبارکتون باشه عزیزم..
✍ مری
پاسخ
ما عصبانی بیدیم شدید طفلک حسین خاله که مامانش اینقد تنبلهههههه اگه میدونست فعلا همون تو می موندتقصیر خودته بیا گپ تا طبابتت کنمتووبت جواب دادم عزیزم درضمن وزنش برا دو ماهگی خیلی هم خوبههههه
سارا
20 دی 92 16:53
دیگه چاره ای نیست این بچه ها دائم در حال جنب و جوش هستن و ما مجبوریم شکار لحظه ها بکنیم ماشاالله بهداد جون چقدر ناز شده
✍ مری
پاسخ
فدات عزیزم
مامان بهداد
21 دی 92 9:05
سلام مری جان. ممنون که به ما سر زدید. چهار ماهگی بهارنارنجت مبارک باشه. ایشالا 4000000 ماهگی گل پسرت. چه پسر آروم و متینی داری . ای جانم الهی . در پناه خدا باشه . از آشنایی با شما خوشحال شدم.
✍ مری
پاسخ
سلام عزیزم خیلی خوشحالم که تشابهات زیادی داریم ایشالا بهداد شمام همیشه زنده باشه منم از آشناییتون خوشحالم
مامان آیاتای
21 دی 92 17:02
ماشاله چه نی نی نازی خد ا براتون حفظش کنه
✍ مری
پاسخ
مرسی دوستم نینی شما هم نانازه
غزاله
21 دی 92 20:03
ای جانم.خدا حفظش کنه مری جون.خواهشا براش اسپند دود کن من که دلم رفت و چقدر دوست دارم بفشارمش.
✍ مری
پاسخ
مرسی غزاله جونم باور کن همیشه از طرف تو میفشارمش ایشالا ک خدا بزودی لطفشو شامل حالت کنه و ما ببینیم که داری نینی تو میفشاری
مامان توت فرنگی(امیرعلی)
1 بهمن 92 12:19
چهار ماهگی مبارک ماشالله چقدر ماه شد منم خونمون همیشه مثل بازار شامه از سرکار که برمی گردم فقط تو آشپزخونه ام
✍ مری
پاسخ
مرسی عزیزمممم...من واقعا کلافه ام با این اوضاع
نسرین عمه
16 بهمن 92 21:14
اون عکس اولیه.نمی دونی کشته مردشم جیگرم
✍ مری
پاسخ
راستش اونو بخاطر تو گذاشتیم بین خودمون بمونه