سبز پوش شوی پسرکم...

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست...

گفتم به هلال چرا قامتت خم است؟           آهی کشید و گفت ماه محرم است

محرم همیشه یاد آور روزهای عزیزی برای من است...همیشه آرزویم این بود که روزی کودکم بیمه حسین و سلاله پاکش باشد... و اکنون آن روز فرا رسیده است...

اینجا وقتی داشتم پرچمی رو که پارسال همین موقع برات گرفتیمو آماده میکردم تا بزنم به دیوار تا تونستی هی خودتو غلط دادی به سمتش...15/8/1392

اینم پیرهن مشکی پسرم که خیلی مدل "زینب" روش رو دوس دارم

اینم من نمیدونم چه ژستی هست...14/8/1392

یه روز صبح وقتی همسری داشت صبحونه میخورد منم که دیدم بهداد خوابه جلدی رفتم پیشش تا مثلا یه صبحونه عشقولانه دونفره بعد مدت ها میل کنیم که یه دفعه باصدای جیغ این وروجک رنگ از رخمون پرید وقتی رفتیم ببینم چه خبره با این صحنه روبرو شدیم...

فک میکنین این ینی چی؟ بله وروجک تا تونسته بود به سمت بالش من خودشو سر داده بود تا بره می می  بخوره اما چون چیزی پیدا نمیکنه اشتباهی گوشه بالشو میکنه تو دهنش23/7/1392

و بعدشم هی اوق میزد ههههههههههههههههه

بهداد متفکرررررررررر(6 آبان 1392) وقتی که تازه اسباب کشی کردیم فک کنم بهداد داره در مورد نحوه چیدمان منزل فک میکنه!!!!!!!!

جیگر مامان در روز 13آبان

و اینجا مرگ بر آمریکا

             هنوز یاد نگرفتی قشنگ انگشت بخوری...

فک کنم خواسته بره تو دماغت و نرفته

وقتی میمی نمیخای لب پایینی تو میبری تو و کلا قایمش میکنی تا مثلا ما بزور میمی خورت نکنیم!!!!

هی میگن بغلیش نکنیاااااااااااااااااااااا

آخه وقتی پاره تن آدم اینجور تو آغوشش بخواب بره میشه بغلیش نکرد عایا26/7/1392

راستی اینجام خط ریشای پسریو که خودم مرتب کردم معلومه....

یه لبخند بلند و صدار دارررررررررررررررر26/7/1392

و در پایان این چه مدل خوابیدنه جیگر مامان خب انگشتاتو باز کن راحت بخواب مامانی....15/8/1392

با اینکه ادعای شعرو شاعریم میاد اما جدیدن حواس پرت و بی سواد شدم...نمیدونستم به چه بهونه ای از همسری بپرسم املای کلمه شست...شصت...شثت...به معنای انگشت کدوم درسته قابل توجه اونایی که نینی ندارن هنو....لدفن املاتونو قوی کنین بعد نینی وگرنه مث من میشینااا

راسی پریروز هم گند زدم به مصاحبهدلایلشم زیاده...مهمترینش چون من بومی استان هستم اما برا اون شهرستان نه!!!!البت جدیدن این شرطو گذاشتن...بازم توکل  بخدا...هرچی خیره ما تسلیم رضای اونیم...

راسی بهداد همسری رو هم دیگه خوب میشناسه

دوستون دارم و بازم معذرت میخام که هنوز به دیدنتون نیومدم باور کنین جبران این همه محبت سخته اما بزودی حتما میام...